باران که میبارد تو در راهی...
باران که میاید،
تا بجنبی، آب پاکی میریزد روی تقدیرت.
سر برمیگردانی،
میبینی عشق دارد از آن دورها سلانهسلانه با همه بار و بندیلش میآید تا سرک بکشد لابلای زندگیت.
چشم به هم بزنی،
هواییات میکند،
انگار نه انگار خواستی از روزگار محوش کنی،
تبعیدش کردی ناکجاآباد.
اما درست اولین قطره که ببارد،
برمیگردد،
عین بختک خودش را میاندازد روی روزهایت.
دل هم سنگرویخت میکند.
دوباره عاشق میشوی.
زیر باران میرقصی،
میرقصی،
میرقصی.
باران که میآید،
دل دیگر سر به راه نیست...
نظرات شما عزیزان:
.gif)
پاسخ:ممنون از لطفت